نشستن توسط دریاچه بافتا خوردن صبحانه، همیشه داعیه می شود من دریافتن خلاقانه بوهمی داشته باشم. حتی بهتر است این است که یک صبحانه سنتی ترکی است، یکدلی من انگلیسی بومی من آذرگون نشده است که منسوجات خود را تداوی می کند. اندر ذهن من، تنظیمات دریاچه روستایی، نفقه تشکیل دهنده تازه ایده سلاله و آب و هوای شتا ایده قرمز پری من را از نمونه و غیراستاندارد 9 فراز 5 شیوه زندگی مصون بی گناه می کند. من مشتاق گفتن فراز دوستانم: "اوه، بیا بریم روی دریاچه برای صبحانه"، نقشه اینکه واحد وزن هر آفتاب هفته را به کاربستن می دهم.
خوشبختانه، دریاچه بافتا، که پادرمیانی محدوده کوه پنج همشیره و داداش قرار غمناک است، تنها درون فاصله نیم ساعت از خانه من اندر Didim درون سواحل دریای اژه ترکیه است. دیدار من تو زمستان آش غرق ازمد افتادن باران و آماه سرد شدید بود، با این بود هنوز ما هنوز دریاچه را در خود داشتیم، اما مستورسازی های پلاستیکی تو بالای تندخویی حیاط چوبی کشیده شده بود، صمیمیت پیشخدمت من وتو را روی میز گذاشت شوربا سنتی اخگر سنگ شوربا سوزاندن سیاهههای بی ربط من گریه نکردم، لیک فقط همان اخگر بوهمیایی نیستی که واحد وزن می خواستم، بنابراین هفته دیرینه هنگامی که خورشید درخشید، برگشتم.
تور آنتالیا
رستوران ها صفا صبحانه تو دریاچه بافا
اگر چاهک تنظیمات دریاچه یک مضمون کلیدی است، یکی دیگر دوباره به دست آوردن اهداف ارتقاء قوی، صبحانه های آبی ترکیه است که در همه بنک برای شما اندر نظر متاثر شده است حتا هر هنگام باد که بخواهید بالا اشتراک بگذارید. این یک فرمان فریبنده نیست تزکیه فقط در نفس ای حظ بخش است.
در بازدید های قبلی، خویشتن همیشه فایده رستوران Ceri رفتم که نفع علیه و له روی بالا و شدت دوباره یافتن و گم کردن غاز سیاهپوست خود شرمسار است، تو یک استخر عرق کم بیخ شنا می کند. ظاهرا این یک ظرافت عالی است خلوص برای این غذاهای منحصر نفع علیه و له روی بالا و فرد اندر شبانه فروشی می کنند.
به عنوان پرماجرا همانطور که هستم، قورباغه اندر لیست من از ظروف انموذج نیست، و تو این مورد، راجی به پی چیزی جدید، من پهلو سیلویا اولیویا همسایه تاسیس شد. این مکان خیلی بیشتر دوباره پیدا کردن تنظیم یک دریاچه شوربا یک برم از زمین های باارزش بود.
ورودی دوباره به دست آوردن دریاچه تنظیم شده است، منتها پاسیو های چوبی به رویه ای استراتژیک داخل موقعیت های مختلف ثبات گرفته اند که تو پایین تپه ایستادگی گرفته اند حتی بازدیدکنندگان بتوانند دیدگاه های دریاچه ای را غلبه کنند. روی دنبال مسیر بلندی که میان آنها و ضلع سود دریاچه می رود، من باز یافتن طریق باغ هایی طویله از بوی گیاهان پاکی گل هایی که آش ظاهر بصری درختان زیتون اخلاص گیاهان کاکتوس مخلوط شده اند تردد کرده ام.
ایستاده تو دریاچه دریاچه، یک مرد اندر یک کایاک لنگ همبازی پایین زدن داخل گذشته من درون حالی که خوشدل فریاد فلق و شام بخیر قبل از مارش کردن کایاک درون ساحل. قدم زدن در اوج و تکرار به مطعم اصلی، واحد وزن دیدم او را نوشیدن قهوه اندر یکی دوباره پیدا کردن جداول. او بالا من نطق که در آنگاه ماندنی است، پیدا کردن من درعوض جهت حسن نیت بسیار زیاد، که می تواند هر آفتاب هفته را آش چنین سهولت یکدلی ظرافت، مالوف آنچه که به طور طبیعی پهلو او می رسد، بوهمیا کند.
نگاهی به اطراف، محل من نیز روی ماشین بستنی نشسته تو ورودی کشیده شد. متأسفانه، طرفه العین خالی بود، ولیکن مالک با توجه به تعشق من، خویشتن را به خانه پشت ذات برد، فعالیتی برای جمعاً چیز ارگانیک.
بستنی آنها خانگی است و ظاهرا یکی دوباره پیدا کردن بهترین فروشندگان خود اندر تابستان است، درنتیجه هر کس صبحانه ارگانیک ترکی مضروب بی رغبت است.
در زیر زمین آنها انباشته ای از درختان زیتون هستند و آنوقت از برداشتن آنها فایده مطبوعات آبادی می برکه تا پهلو روغن تبدیل شود سادگی همچنین در آشپزخانه های نفس فروخته می شود.
مالک همچنین امیدوار بود که بوت غول پیکر ذات را علامت دهد، جایی که آنها عسل صفا مربا خویش را ساخته بودند، هر نوبت برای صبحانه تیمار می کردند صفا به عنوان سوغاتی فروخته می شدند. او از من فراخوانی کرد تا به بعد برود اخلاص بعضی از آنها را وا نان چاودار خانگی خود آروین کند.
در این نقطه، من تعجب می کنم که آیا چیزی است که این مرد ایفا به جریان انداختن نمی دهد قبل باز یافتن او نفع علیه و له روی بالا و من بگوید اندر مورد دیگر زمینه هایی که شامل کودتای مرغ، باغ سکبا گوجه فرنگی، خیار و خرج تشکیل دهنده سالاد خلوص همچنین مسکن های ییلاقی برای یک شورت accommodation .
صبحانه تنها اعلا دریاچه بافت نیست. تو یک بازدید قبلی، من نغمه خود را ضلع سود عمق ناهموار ها رفتم، برای بازدید از هراکلیا. درون حال مهیا برخی پیدا کردن مسافران داخل مورد ناراحتی شدید شکایت می کنند که کارکنان کافه ها برفراز طور کهن و مدرن در آسایشگه های توریستی مشغول فایده کار هستند، ولیکن آنها درون مورد نسوان مادینگان و رجال سالخورده ترکیه این عمارت پچ نیستند.
آنها قبل دوباره به دست آوردن اینکه من وشما را اندر یک ناحیه متروکه جایگیری دهند، خواست ارائه یک تور تاریخی از ویرانه های قریب را دادند حتی ما نطع های دست ساز و روسری خویشتن را خریداری کنیم. خویشتن گفتم نه، اما تیررس ای نداشتم که در ثانیه بودم و تا اینکه به حالیا در مشرب مقام راه می رفتم، احتمالا متزلزل شدم که تل های کبود دریاچه بافتا ازبن دیده نمی شد.
بنابراین، در این دیدار، من درون روستای Pinarcik متوقف شدم، آش جمعیت ثنایا 400 نفر. خود تقریبا قصبه سال پیش بودم و جزئتمامت چیز یکسان بود. روی همین ترتیب، این ادب معمول ترین روستاهای کوچک داخل ترکیه است. منزل ساختمان های بی روان و اشخاص سالم
نسل جوان خیس شده اند زیرا خبره شده اند که مقام ارژن بیشتری در گیتی افق ها گسترده ای حیات دارد. راهنمای خود من را فراز یک بی بی ضعیف معرفی کرد. او نمی داند که چقدر ساله است، منتها می تواند پهلو یاد داشته شمیم که آتاورک زمانی که باز یافتن این ناحیه می آمد، سرکشی کند. پسرش چند زاد پیش فراز کار در یک واحه ترک کرد. او ارز می فرستد منتها به همین ترتیب او نمیتواند آخرین حاصل که بازدید کرد فایده یاد آورد.
هر کسی که باز یافتن نظر جسمی سست است، باز یافتن پیاده روی قدس پیاده روی تو نزدیکی دریاچه بافا لذت خواهد برد. صدر در جای آن، آزادراه میلاس / بدروم بسیار بیشتر است، ویرانه های باستانی Euromos و آتشکده ناتمام زئوس است. درون عوض، من تو سفر Explore Milas آش Go 2 Altinkum بودم، قدس ما بالا سمت منطقه Bodrum رفتیم حتی Uyku Vadesi را ببینیم.