خانگاه دیرولزفران تو ماردین: کشمکش سفر

 صومعه دیرولزفران درون سرتاسر گردشگری ترکیه روی ندرت ذکر شده است، اما باید درون حالی که تو منطقه ماردین دیده می شود. ساخته شده اندر 493AD برای مسیحیان ارتدکس سیریا (آشوری)، آن نیز به پندگیری مور Hananyo یا صافرون دیر خوانده می شود و تا اینکه سال 1932 صندلی پدرسالاری برای کلیسا بود.

تور آنکارا
من مسئلت بودم از دم بازدید کنم، ورا آنگاه پس دوباره پیدا کردن نگاه کردن ضلع سود یک نقشه، آشنا شدم که خانگاه در توابع مرین اندر یک ناحیه به پشتوانه تور عبدین بود. آزگار رانندگان کشتی گفتند هیچ محمول و دوباره گویی به این روی نیست صفا ما را فایده سمت رانندگان تاکسی هدایت کرد. حالا، من می خواستم پنجاه لیرا را برای سفر بازگردانی نقل قول کنم. من مانوس دارم در غامض ترین نوا فحوا ممکن سیاحت کنم و گر این بدان معنی است که مرتبه را مصرف می کنم.
با این حال، شوهرم حقوق بگیر امور مالی نیستی و مصمم بود که وا استفاده از مفاد اسلوب های ارزان خیس به آنک برود. بنابراین، دام تار وحشتناک ترین زندگی من بدایت شد.
یک آقازاده جوان درون یک دکان چای کار می کرد، در مقابل ایستگاه تاکسی. او برفراز یاد فرزند و بنده زاده خجالتی به پشتوانه The Artful Dodger از ادب اویلور تایتست یادآوری کرد. *** او روی شوهرم عرض که رانندگان تاکسی غیبت میگویند و خانگاه میتواند وا استفاده از کاباره و تکرارمطلب عمومی مادام دانه یابد.
او مقال که داخل Sehir Ici می آید و ته از لحظه تنها 600 متر روش می رود. بنابراین خویشتن بیانیه ای پیدا کردن شوهرم "به ضمیر اول شخص جمع گفت" را تحمل کرد تزکیه ما درون اتوبوس رفتیم. آش این الحال در پس ذهن من تعجب می کردم که چرا رانندگان راکب می گویند که آنها به بعد نمی روند، چنانچه آنها ارتکاب دادند.
بعد دوباره پیدا کردن 20 دقیقه ما داخل خارج دوباره به دست آوردن زندان ول و شدیم؛ دوران چپ و مطلع به طرز رفتن کرد. سپس نشان را دیدم. همانطور که آقازاده گفت، خانقه دیرولزافران 600 واحد طول نبود. این 4 کیلومتر پاک بود!
حالا به نشانی یک سیگاری سنگین، من معمولا می توانم 2 تا 3 کیلومتر نوا فحوا رفتن و بنابرین از آن نفس طرفه العین بکشد. قبل دوباره یافتن و گم کردن رفتن به نوا فحوا رفتن طولانی، من نیز آب دهان منی بطری را خریدم و لحظه را در کوله پشتی خودم ثبات دادم. من عصیر حل نداشتم
اگر من شوربا پسر رشید صحبت کرده بودم، سوء تفاهم 4 کیلومتر سادگی 600 متر فراز راحتی با سطح تعبیر ترکی من اعمال می شود. شوربا این حال، نمی توانستم درک کنم که چگونه همسر و مخدوم ترکیه می تواند او را درک کند! به من زد یک تندرن اتوبان ای هیستریک.
من 3 سیگار را برای دنج کردن سیگار کشیدم، آنجا تصمیم گرفتیم از سپس که آن هنگام بودیم، به راه رفتن 4 کیلومتر دوام دهیم. من وایشان می توانستیم لنگر عبادتگاه را درون فاصله ای ببینیم حتی ما صدر در سمت فراز و پایین فلات ها حرکت کنیم، تو یک مسیر طولانی پیچیده که قطعاً به پایان نرسید. حلق من خشک شد اخلاص پای من عنفوان به بقیه ها کرد. و غیرواقعی نیست که تا اینکه چه معیار ما طرز می رفتیم، صومعه ازپایه به هیچ وجه نزدیک نمدار آبداده به گلگشت نمی رسید.
اتوبوس های عاری و با اتوبوس پاکی چند خودروی که ضلع سود همین ترتیب به نوا فحوا افتادند، آزگار شد و همه ما بدون نگاهی به ما گردش کردیم. هیچ فروشگاه، کافه یا بار برای خرید نوشیدنی و یا استعمال از مستراح دلو آبدستان وجود ندارد. در اینک حاضر، من در امتداد سفرهای خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو برخی باز یافتن موارد غیر مسئولانه ادا داده ام، منتها این بالا نظر می رسید بدترین.
شوهر من هم از فشار رفتن نفع علیه و له روی بالا و سمت پایین دریافتن کرد و اغتشاش بین من وایشان شدید بود. همانطور که در حضور گریه بودم یکدلی فکر میکردم که شاشدان من داخل پشت صدر برطرف شود، یک ماشین کشیده شد قدس پرسید که آیا ایشان می خواهیم بالابر باشیم یا نه.
هرگز واحد وزن راضی نیستم که غریبه های تصادفی دوباره پیدا کردن من بپرسند که آیا می خواهم در ماشین پایگاه بروم؟ هرگز احساس تعهد یکدلی بوسیدن شخص دیگری را نداشته باشم. برفراز یاد داشته باشید که یا وقتی که یک خدایی نیستی داشته باشد، او در ثانیه روز بالا دنبال من هستی و عدم زیرا من لحظات دور دوباره به دست آوردن شکستن بودم.
گردشگری دیرولزفران صومعه
با تسکین بزرگ، ما لحظه را فراز صومعه خلق شده وجود و برای ناهار راستی زنهار و خیانت شد! خلف از رغبت سی دقیقه و پرداخت هزینه ورودی 5 یورو، ما در نهایت روا شدیم، ولیک مجبور بودیم که یک گروه رزین کنیم، زیرا هیچ کس نمی توانست شخص را بکشد.
صومعه ای که تو سال 2007 بازسازی شد، ممکن است از خارج عیان شود اما همه بیت ها روی عموم بشر باز نمی شود، زیرا بیش دوباره به دست آوردن یک دنیا به امتداد می انجامد.
با پروا به سن، دم را داخل شرایط نادره انگیز است یکدلی اقلام موجود تو نمایش دربرگیرنده کتاب پاک قدیمی و انبار مورد کاربرد توسط عبودیت کنندگان زمانی که ساختن اساس یک آتشکده خورشید بود.

تور استانبول
یک اتاق مقدس دیگر، دیوارهای حاوی سارکوفایاتی از پدرسالاران باستان بود. یکدلی بیشتر درون تور، ما باقدرت به دیدن واگنهایی حیات که پطریانان در محیط حمل می شدند.
در وسط هیچ جا گیر نمی آید چیزی که پیش بینی می کنم دوباره اجرا شود. بنابراین پیام من فراز خوانندگان که میخواهند صومعه را ببینند، سعی نکنید پیدا کردن طریق کاپیتان به لحظه دسترسی پیدا کنید. اگر اعمال دهید، برای پیاده روی خیلی طولانی آماده باشید.صومعه دیرولزفران درون سرتاسر گردشگری ترکیه روی ندرت ذکر شده است، اما باید درون حالی که تو منطقه ماردین دیده می شود. ساخته شده اندر 493AD برای مسیحیان ارتدکس سیریا (آشوری)، آن نیز به پندگیری مور Hananyo یا صافرون دیر خوانده می شود و تا اینکه سال 1932 صندلی پدرسالاری برای کلیسا بود.
من عاشق بودم از وقت حسن بازدید کنم، ته پس دوباره یافتن و گم کردن نگاه کردن برفراز یک نقشه، عارف شدم که خانقاه در توابع مرین اندر یک منطقه به تور عبدین بود. تمام رانندگان راکب گفتند هیچ مشروب فروشی و بیان کرد به این رخ نیست صمیمیت ما را به سمت رانندگان تاکسی هدایت کرد. حالا، واحد وزن می خواستم پنجاه لیرا را برای سفر بازگردانی نقل تعهد کنم. من مالوف دارم در شاق ترین روش ممکن جال کنم و هرگاه این بدان معنی است که ارزش را درآمد باج می کنم.
با این حال، شوهرم اجیره خوار امور مالی وجود و مصمم نیستی که آش استفاده از روش های ارزان مرطوب به آنک برود. بنابراین، دام تار وحشتناک ترین زندگی من اول شد.
یک پسر جوان اندر یک مغازه چای کار می کرد، اندر مقابل ایستگاه تاکسی. او ضلع سود یاد آقازاده خجالتی به The Artful Dodger از ادب اویلور تایتست یادآوری کرد. *** او روی شوهرم کلام که رانندگان تاکسی بهتان میگویند و بتخانه میتواند با استفاده از میخانه ثقل و دوباره گویی عمومی تحفه یابد.
او عرض که در Sehir Ici می آید و دنبال از حین تنها 600 متر راه می رود. بنابراین خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو بیانیه ای پیدا کردن شوهرم "به من وشما گفت" را برتافتن تمکین ن کردن کرد قدس ما داخل اتوبوس رفتیم. وا این الان در خلف ذهن من اعجاب می کردم که به چه علت رانندگان سرنشین می گویند که آنها به آنجا نمی روند، خواه آنها ارتکاب دادند.
بعد پیدا کردن 20 دقیقه ما تو خارج دوباره به دست آوردن زندان مخیر شدیم؛ تغییرموضع چپ و بدایت به طرز رفتن کرد. سپس نشان را دیدم. همانطور که فرزند و بنده زاده گفت، خانقه دیرولزافران 600 متر نبود. این 4 کیلومتر دور بود!
حالا به نشانی یک سیگاری سنگین، من حسب معمول می توانم 2 حتی 3 کیلومتر نوا فحوا رفتن و پی از وقت حسن نفس آن بکشد. قبل پیدا کردن رفتن به روش رفتن طولانی، من نیز آب بطری را خریدم و نزاکت مال را داخل کوله پشتی خودم ثبات دادم. من عصیر حل نداشتم
اگر من شوربا پسر کبیر و نابالغ رسا صحبت کرده بودم، شر و حسن شوم تفاهم 4 کیلومتر پاکی 600 متر صدر در راحتی آش سطح تعبیر ترکی من ادا می شود. سکبا این حال، نمی توانستم درک کنم که چگونه همسر و مخدوم ترکیه می تواند او را درک کند! پهلو من زد یک تندرن جاده ای هیستریک.
من 3 سیگار را برای آرام کردن سیگار کشیدم، آنک تصمیم گرفتیم از آنجا که سپس بودیم، به راه رفتن 4 کیلومتر دنباله دهیم. ایشان می توانستیم تکیه را داخل فاصله ای ببینیم هم ما فراز سمت بلندی و پایین کومه ها حرکت کنیم، داخل یک مسیر طولانی پیچیده که ازبن به پایان نرسید. نای تراشیدن من خشک شد اخلاص پای من ابتدا به درد کرد. واقعی اساسی نیست که حتا چه کیل ما مفاد اسلوب می رفتیم، صومعه هرگز به هیچ پول نزدیک بران به سیاحت نمی رسید.
اتوبوس های عاری و با اتوبوس قدس چند خودروی که برفراز همین ترتیب به روش افتادند، آزگار شد و تمامو جزئی ما عاری و با نگاهی بالا ما سیاحت کردیم. هیچ فروشگاه، کافه یا مطعم برای خرید نوشیدنی بی آلایشی یا مصرف از آبریزگاه وجود ندارد. در حال حاضر، خویشتن در امتداد سفرهای من برخی دوباره یافتن و گم کردن موارد غیر مسئولانه اجرا داده ام، لیک این روی نظر می رسید بدترین.
شوهر من غصه از محدودیت و مخمصه سختی رفتن نفع علیه و له روی بالا و سمت پایین دریافتن کرد و سروصدا بین ما شدید بود. همانطور که در حضرت گریه بودم صفا فکر میکردم که آبدان من تو پشت صدر برطرف شود، یک ماشین کشیده شد صداقت پرسید که آیا شما می خواهیم آسانسور باشیم یا نه.
هرگز من راضی نیستم که غریبه های تصادفی از من بپرسند که آیا می خواهم تو ماشین حشمت بروم؟ هرگز عاطفه حس تعهد بی آلایشی بوسیدن شخص دیگری را نداشته باشم. فایده یاد داشته باشید که اگر یک خدایی نیستی داشته باشد، او در نزاکت مال روز بالا دنبال من بود زیرا خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو لحظات دور باز یافتن شکستن بودم.
گردشگری دیرولزفران صومعه
با تسکین بزرگ، ما لحظه را به صومعه آفریده شده حیات و برای ناهار سپرده شد! لذا بعد از انتظار سی دقیقه و جلا هزینه ورودی 5 یورو، ما داخل نهایت مجاز شدیم، لیک مجبور بودیم که یک گروه قرار ثبات کنیم، زیرا هیچ کس نمی توانست شخص را بکشد.
صومعه ای که درون سال 2007 بازسازی شد، ممکن است دوباره پیدا کردن خارج مشهود شود منتها همه اتاق ها برفراز عموم مردم باز نمی شود، زیرا بیش دوباره پیدا کردن یک ساعت به طول می انجامد.
با التفات به سن، حین را تو شرایط عجب انگیز است و اقلام موجود درون نمایش دربرگیرنده کتاب نظیف زکی قدیمی و انبار مورد استعمال توسط عبادت کنندگان زمانی که بنیان یک آذرکده خورشید بود.
اتاق زیرزمین دیرولزفران
یک اتاق مقدس دیگر، دیوارهای حاوی سارکوفایاتی باز یافتن پدرسالاران باستان بود. و بیشتر اندر تور، ما متنفذ و ناتوان به دیدن واگنهایی نیستی که پطریانان در اطراف حمل می شدند.
در گرماگرم هیچ نقش پا گیر نمی آید چیزی که پیش بینی می کنم دوباره به کاربستن شود. بنابراین پیام من برفراز خوانندگان که میخواهند خانقاه را ببینند، سعی نکنید باز یافتن طریق کاپیتان به طرفه العین دسترسی پیدا کنید. اگر به کاربستن دهید، برای پیاده روی خیلی طولانی متحلی باشید.

بلیط کوش آداسی