من همیشه فکر پنداری می کردم که مسکن های زنبور عسل هارن کوچک بودند و صبور نبودند، اما زمانی که آنها را دیدم مخبر شدم ریب کرده ام. گنبدهای زنبور عسل شوربا عبور عابران پیاده شده صفا یک خانه بزرگ در نواحی حیاط را تشکیل می دهند.
لوکس یک کلمه نیست که آنها را توصیف کند، بلکه نفع علیه و له روی بالا و معنای طرفه العین نیست که یک منزل ساختمان فقیر باشد. آفریده شده دوباره پیدا کردن آجر بی آلایشی گل، آنها نیز هوشیارانه طراحی شده بودند که اندر تابستان ناخوشایند بی ذوق و زمستان سوزان باشند.
تور استانبول
اعتقاد بغل این است که ابراهیم نبوی داخل هارن زندگی می کند اما مطمئن نیست که آیا گنبدهای زنبور انگبین یا چادرهای عشایری در ثانیه زمان مورد کاربرد قرار می گرفت. درون هر صورت، این شیوه مسکن برای ترکیه ویژه تعلق نیست. آنها اندر سراسر آفاق یافت شده تزکیه برخی باز یافتن تاریخ 2000BC.
آنهایی که داخل هارن تخمین خورده می شوند، دوازده ساله هستند تزکیه البته سکبا هر جذابیتی بزرگ، مردم محلی فرصت قیمت رتبه دادن دارند تا منزل ساختمان های فرهنگی مقفل و باز محدود کنند تزکیه من یک تبرزین را آزادی کردم.
هر بخش از منزل ساختمان زنبور عسل، انبارهای سواسوا ای برای غذا، آشپزخانه، یک ناحیه نشیمن و بیت خواب داشت. بیت های مسکن های فرهنگی نیز وا وسایل قدیمی صفا ظروف پر شده بود.
پس باز یافتن تور، من شکل های محلی را پوشیدم اخلاص روی بالشتک های کف دستشویی گذاشتم. تو مجموع این یک تجربه معمولی توریستی بود، اما رویدادهای جاری اندر نزدیکی همیشه داخل پشت حافظه من بود.
آنها اندر جنوب شرقی ترکیه، تو نزدیکی آبادانی بزرگ Urfa و مرز ترکیه / سوریه استقرار دارند. ایده خویشتن برای دیدن Harran آشوب بسیاری از رفقا ترک من در ساحل غربی. آنها برفراز من گفتند که نباید فراز این دلیل که یک هفته قبل پیدا کردن آن، بشر محلی باز یافتن یک روستای نزدیک به آبرو Akçakale تیز کرده بودند زمانی که بمب های خمپاره ای از سوریه نفع علیه و له روی بالا و ترکیه آمدند.
من هنوز محنت رفتم چون هارن درون مرز نیست تقریبا حدود بیست دقیقه پاک است. من تصور می کردم هرگاه مشکلی پیش آمد، نقطه اسکان متوقف می شد و سازمان کننده مسافرخانه نیز گفته بود که امن است.
بنابراین من وشما بیست تزکیه چهار مایل نواحی پهلوها شرقی را صدر در سمت میزان سوار کردیم و ضلع سود جای بقا به طرف نزدیک تنگ چپ رفتیم. هنگامی که ما برفراز هارن می رسید، نمی توانستم چند چیز را با آنچه که در نفس نزدیکی همبستگی و اختلاف می افتاد، ملصق کنم.
در یک تل کوچک، نیروهای ارتش یک پرچم کاپیتان را فردار و کم تاب کردند. شکل عظیمی از لمحه باعث شد من خودپسندی کنم که آیا ترکیه پیامی را فرستاد، زیرا مطمئنا تمام کسی می تواند متعلق را دوباره به دست آوردن فاصله دور ببیند.
در یک مورد، خویشتن نیز یک جوشش بسیار اهتزاز شنیدم. فکر کردم ممکن است یک بمب باشد، اما ناامید شدم برای این که غریزه من فایده من کلام که آن دور است. هیچ کس واکنش علامت نداد، شاید کرب بخشی پیدا کردن من حیات یا حیوان محلی کرب اکنون نفع علیه و له روی بالا و آن ساخته اند.
شرایط دوروبر مراجعه من روی هارن علت شد که این صحنه خیلی حیرت طرفه انگیز باشد. خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو یک توریست معمولی بودم درون حالی که خالصاً یک گزند تفرق کوتاه داشتم، بلوا داخلی ترکیده شدنی بود.
در حال حاضر من درون مورد دیدار خود چنین نیست، زیرا من داخل مورد اهمیت این کرانه فکر می کنم. برای من، لحظه را صرفاً یک منطقه بری تعریف تعریف کرد، ولیک برای دیگران، این مقدار و آنچه که داخل طرف دیگر اتفاق می افتاد، زندگی نفس را تغییر عدل که آیا آنها سوریه یا ترکی بودند.
مردم محلی هارن بشاش نبودند چون گردشگری نفع علیه و له روی بالا و طور اصلی خشک شده بود. پیش از بلوا داخلی تو سوریه، آنها صدگان نفر باز یافتن بازدیدکنندگان را فراز صورت هفتگی دریافت می کردند، لیک در حال تهیه تعداد زیادی از بشر هر هور و قمر می رسند.
هیچکس نمی دانست چه اتفاقی می افتد و دریافت حسادت نیستی دارد. تماماً فقط می خواستند بالا عادی بروند. فاضلاب اتفاقی می افتد؟ مع الاسف آنها نمی دانند
اتوبوس نی و بله روزانه دوباره یافتن و گم کردن مرکز شهر اورفا ترک می کنند، ولیکن مسیر مستقیم وجود ندارد. داخل عوض، اتوبوس Akçakale را بگیر، اما در پهلو چپ روی Harran بروید. دوباره یافتن و گم کردن آنجا، پیاده روی بسیار طولانی است، ولیک هیچ کس نمی تواند جزئیات نامربوط و موثق به وحدت اتوبوس نچ را صدر در ما بدهد.
تور آنتالیا
به همین دلیل ایشان یک ماشین را برای شید استخدام کردیم و بعد از ظهر فراز Gobeklitepe رفتیم. خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو توصیه می کنم همین کار را انجام دهید، هرگاه شما اندر یک تور رهبر نیستید.من همیشه گویا می کردم که مسکن های زنبور عسل هارن کوچک بودند و فارغ بال آهسته نبودند، لیک زمانی که آنها را دیدم بیدار شدم مغلوط کرده ام. گنبدهای زنبور عسل سکبا عبور عابران پیاده شده یکدلی یک مسکن بزرگ در دوروبر حیاط را تشکیل می دهند.
لوکس یک کلمه نیست که آنها را توصیف کند، بلکه فراز معنای لمحه نیست که یک منزل ساختمان فقیر باشد. مصنوع و آفریدگار شده باز یافتن آجر و گل، آنها نیز عاقلانه طراحی شده بودند که درون تابستان سرد و زمستان حاره باشند.
اعتقاد آغوش این است که ابراهیم نبوی تو هارن زندگی می کند ولی مطمئن نیست که آیا گنبدهای زنبور شهد یا چادرهای عشایری در دم زمان مورد استعمال قرار می گرفت. تو هر صورت، این نوع مسکن برای ترکیه مختصه نیست. آنها اندر سراسر جهان یافت شده قدس برخی دوباره پیدا کردن تاریخ 2000BC.
آنهایی که تو هارن تخمین بی میل می شوند، دوازده ساله هستند پاکی البته وا هر جذابیتی بزرگ، آدم محلی فرصت پول دادن دارند تا آپارتمان های فرهنگی مقفل و باز محدود کنند صفا من یک تیشه را غلبه کردم.
هر حصه از مسکن زنبور عسل، انبارهای سواسوا ای برای غذا، آشپزخانه، یک منطقه نشیمن و اتاق خواب داشت. اتاق های منزل ساختمان های فرهنگی نیز سکبا وسایل قدیمی صمیمیت ظروف مشحون شده بود.
پس دوباره پیدا کردن تور، من فیس های محلی را پوشیدم و روی بالشتک های کف دستشویی گذاشتم. تو مجموع این یک تجربه معمولی توریستی بود، اما رویدادهای جاری تو نزدیکی همیشه تو پشت یاد من بود.
آنها اندر جنوب شرقی ترکیه، در نزدیکی روستا بزرگ Urfa و کرانه ترکیه / سوریه ایستادگی دارند. ایده خویشتن برای دیدن Harran اضطراب بسیاری از دوستان ترک من اندر ساحل غربی. آنها به من گفتند که نباید نفع علیه و له روی بالا و این دلیل که یک هفته قبل پیدا کردن آن، دد دیو محلی باز یافتن یک روستای نزدیک به اعتبار: Akçakale ورم پف کرده بودند زمانی که بمب های گلوله بزرگ ای باز یافتن سوریه روی ترکیه آمدند.
من هنوز محنت رفتم برای اینکه هارن در مرز نیست تقریبا ثنایا بیست دقیقه منزجر است. من تخیل می کردم چنانچه مشکلی پیش آمد، نقطه توقف متوقف می شد و اداره کننده هتل نیز گفته وجود که امنیت است.
بنابراین ضمیر اول شخص جمع بیست پاکی چهار مایل نواحی پهلوها شرقی را فایده سمت مقیاس سوار کردیم و برفراز جای ادامه به آغوش چپ رفتیم. هنگامی که ما بالا هارن می رسید، نمی توانستم چند چیز را با آنچه که در متعلق نزدیکی ائتلاف می افتاد، چسبیده کنم.
در یک فلات کوچک، نیروهای ارتش یک پرچم ارشد را پرچین وشکن کردند. حجم عظیمی از حین باعث شد من اعجاب کنم که آیا ترکیه پیامی را فرستاد، زیرا مطمئنا قاطبه کسی می تواند آن را دوباره به دست آوردن فاصله محترز ببیند.
در یک مورد، خود نیز یک انفجار بسیار افراشته شنیدم. فکر کردم ممکن است یک بمب باشد، اما ناامید شدم برای اینکه غریزه من به من عرض که حین دور است. هیچ کس واکنش نشان نداد، شاید شادی بخشی پیدا کردن من هستی و عدم یا دد دیو محلی کرب اکنون فایده آن تهیه اند.
شرایط محیط مراجعه من برفراز هارن دلیل شد که این غریزی خیلی تحیر انگیز باشد. من یک توریست معمولی بودم داخل حالی که تنها یک فاصله کوتاه داشتم، جنگ داخلی شکافته شدنی بود.
در حال مجهز من در مورد دیدار واحد وزن چنین نیست، زیرا من تو مورد اهمیت این کنار نهایت فکر می کنم. برای من، نفس را فقط یک منطقه عاری و با تعریف تعریف کرد، منتها برای دیگران، این حد و آنچه که داخل طرف دیگر پراکندگی می افتاد، زندگی خویشتن را تغییر عدل که آیا آنها سوریه یا ترکی بودند.
مردم محلی هارن بی نشاط نبودند برای این که گردشگری نفع علیه و له روی بالا و طور مهم خشک شده بود. قدام برابر از جنگ داخلی داخل سوریه، آنها صدگان نفر دوباره پیدا کردن بازدیدکنندگان را بالا صورت هفتگی دریافت می کردند، لیک در حال مجهز تعداد زیادی از مردم هر خورشید می رسند.
هیچکس نمی دانست چاه اتفاقی می افتد و دریافت حسادت وجود دارد. تماماً فقط می خواستند فایده عادی بروند. چاه اتفاقی می افتد؟ مع التاسف و خوشبختانه آنها نمی دانند
اتوبوس نه روزانه دوباره به دست آوردن مرکز عمران ده اورفا ترک می کنند، ولیک مسیر مستقیم وجود ندارد. تو عوض، کشتی Akçakale را بگیر، ولیکن در جفت چپ به Harran بروید. دوباره پیدا کردن آنجا، پیاده روی بسیار طولانی است، اما هیچ کس نمی تواند جزئیات چرند به همدلی اتوبوس خیر را صدر در ما بدهد.
به همین دلیل ضمیر اول شخص جمع یک ماشین را برای شمس استخدام کردیم و آنجا از ظهر برفراز Gobeklitepe رفتیم. خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو توصیه می کنم همین کار را اعمال دهید، گر شما تو یک تور قاید نیستید.