خب حالا وقت سفر بود و ضمیر اول شخص جمع که 5 نفر بودیم عهد 10 لیل غذای شب و بامداد 21 تیر 95 پیدا کردن تبریز روش افتادیم و برای این که بچه درون ماشین داشتیم مسیر را بسیار قرار ثبات تا نوردوز پیمودیم که من کرب این مسیر را داخل سایت Wikiloc آپلود کردم برای ورود به وبسایت اینجا کلیک کنید.
ساعت 1 شب به مرز نوردوز رسیدیم.
قسمت زیبا سرگرم کننده قضیه این محل بود که آخرین تلمبه بنزین قبل مرز (سیه رود) راستی زنهار و خیانت بود بی آلایشی من اندر سوفیان بنزین مضروب بی رغبت بودم و سکبا باک نیمه مشحون به انتها اندازه رسیدم.(پس حتما درون جلفا بنزین بزنید) دوباره پیدا کردن دست ابتیاع های محلی یک سیم کارت Viva ضلع سود قیمت 15000 ده ریال خریدم سادگی اینترنت آن وا کد (*777*1#) را یک روزه فعالانه و منفعلانه پرجنب وجوش کردم که هر شمس اینترنت نامعدود و معدود 100 درام(730 تومان) نیستی و کل مسیر تا اینکه ایروان صفا هر کجای آزادراه اینترنت چیز بود.
وارد منهل روزی اداری کنار نهایت نوردوز شدیم تزکیه ازای همگی نفر 25000 تومن خروجی پهلو بانک ملی (شبانه روزی مسدود و آزاد است) واریز کردیم. از صرافی پایانه مرزی 200 دلار ضلع سود درام تبدیل کردیم.(قیمت آفتاب 100 دلار 475000درام)
هزینه ورود ویزای 21 صوم امساک 3000 درام نیستی که یا وقتی که افسر قالب مذکور را مالامال می کرد نفری 1000 نمایشنامه غم انگیز بیشتر بدهی میکرد.
سپس هزینه مهمل به ماشین ، خروجی اتومبیل 22000 درام صمیمیت 2000 درام نیستی که آهار کردم. پس باز یافتن کلی معطلی ماشین را پهلو مبلغ 10000 وخیم بیمه کردم.
کل کارها تا اینکه ساعت 5 صبح دنباله کشید و ما رنج ساعت 6 سپیده دم به فلانی ایروان حرکت کردیم. مسیر تا عمارت گوریس از طالع ما سحاب غلیظ هستی و عدم و کل مسیر را آش سرعت کم رفتیم .
پنجشنبه فلق و شام بعد آشامیدن صبحانه به زمین وحش ایروان رفتیم (ورودی5 شخص 4500 درام) بازدید جالب بود مخصوصا برای پسرم که از دیدن حیوانات جوراجور و سماط مهمانی دادن صدر در آنها لذت می برد.
ظهر برای نهار فراز Pizza hut رفتیم که پیتزاهاش عالی هستی و عدم که هزینه روز 5 نفره ضمیر اول شخص جمع 18000 نمایشنامه غم انگیز شد
عصر همان خورشید به رسته شوکا که تقریبا سوق و میدان معامله محلی نیستی و جدیدا بعد طبیعت بازسازی قرار گرفته وجود و تو خاصی داشت رفتیم. این بازار در 3 اشکوبه بود که تقریبا طبقه همکف تیمچه محلی یکدلی سوپرمارکتی نیستی و سقف دوم تظاهر فروشی خیر و طبقه سوم هم حرمت بازی اطفال بود. در قسمت بازار محلی (همکف) تقریبا همگی چیز مخصوصا شیرینی های محلی بود. بی آلایشی نیز نانوایی هم داشت. مشغول کننده و خسته کننده دیدنی بیننده این که من برای خرید نان رفتم صمیمیت هر صیت انگلیسی سادگی ارمنی که مسبوق بودم گفتم ولی نانوا مخبر نشد من نان لواش میخوام تا اینکه این که فهمید قدس گفت لواش !!! برفراز ارمنی فایده لواش لواش زبان می شود. هر کیلو لواش 480 درام بود و راستا هر لواش 1 چهارده گره می شد.